گذر در کوچه هاي خون و آتش
گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف

پيوست به گذشته

نشريهْ: Frankfurter Rundsdau

مورخ 20/3/2000

نويسنده: Pierre Simonitsch (از ژنيو)

 

 

 

افغان ها بطور روز افزون در وطن خود شان اسير گرديده اند

 

گزارشگر ملل متحد در گزارش وضعيت رقتبار روبه تزائيد اهالى ملكى را تجسم داد

 

خانم ها بيشتر از همه رنج ميكشند

 

در افغانستان بى جا ساختن هاى جبرى اهالى ملكى، تخريب عمدى منازل، اعدام افراد ملكى، بازداشت هاى بى موجب، كار اجبارى، گماشتن اطفال در جنگ ها و فرش وسيع مين ها كماكان ادامه دارد. اين مطلب را گزارشگر خاص كميسيون حقوق بشر ملل متحد اّقاى كمال حسين (Kamal Hossain) گزارش داد.

حسين توانست وضعيت را در كابل و قندهار و همچنان در مراكز مهاجران به چشم خود مشاهده نمايد و با رهبران طالبان صحبت بعمل اّورد. گزارش او راجع به افغانستان بر مبناى گفته هاى تعداد زياد شاهدان دست اول استوار ميباشد. تقاضاى حسين از رهبرى طالبان اين بود تا اّنها به بى توجهى و پايمال سازى حقوق بشر پايان دهند، اما (اين تقاضا) بى جواب باقى ماند. "مردم در افغانستان عملاً در كشور خود شان به اسارت گرفته شده اند، جائيكه قواى نظامى از خارج با سلاح تامين ميگردد و تلاش دارند كه بدون سهم گيرى فعال و يا تائيد مردم حاكميت برانند. مردم در افغانستان به ادامهْ قربانى پايمال ساختن جدى حقوق بشر و حقوق ملت ها از لحاظ انسانى ميباشند." اين جملات را حقوقدان بنگلديشى (كمال حسين) نوشت.

بقول (كمال) حسين جنگ ها بين طالبان و "جبههْ متحد" برهبرى قوماندان مسعود در تابستان سال گذشته به نقطهْ اوج خود رسيد. حملات طالبان در شمال شرق كشور و در وادى شمالى منجر به اخراج دسته جمعى مردم از جمله زنان و كودكان (از محلات بود و باش هميشگى شان) گرديد. درين جنگ ها اعضاى فاميل ها را از همدگر (جبراً) جدا ساخته و خرمن ها را اّتش زدند. در اخير هيچيك از طرف هاى درگير موفق به تصرف منطقهْ قابل ملاحظه ئى نگرديد.

تعداد بى جا ساخته شده گان جديد بنابر تخمين هاى متفاوت بين 65000 و 250000 نفر را در بر ميگيرد. تقريباً 50000 نفر توسط قواى جنگى طالبان به جلال اّباد و كابل كوچانيده شدند. نظر به معلومات سخنگوى طالبان اميرخان متقى به تعداد 1800 فاميل به يك مركز تجمع در اطراف جلال اّباد انتقال يافتند. رهبرى طالبان اين اخراج دسته جمعى مردم را به اين علت ضرورى دانستند كه مخالفين جنگى (جبههْ متحد) از اهالى ملكى منحيث "سپر انسانى" استفاده مينمايند.

بر اساس اطلاعات حسين، طالبان قواى خود را بمنظور حمله بر ضد مسعود از 2000 نفر تا به 5000 نفر تقويت نمودند كه در بين اين افراد عدهْ زياد خارجى ها اشتراك دارند كه از سر حد گذشته تا در جنگ داخلى افغانستان حصه بگيرند. طالبان در درهْ پنجشير هوا پيماهاى بم افگن را نيز بكار گرفتند و بم هاى خوشه ئى را بالاى يكباب مكتب و يكباب ماركيت پرتاب كردند.

كماكان زجر اين حالت را بيشتر زنان بدوش ميكشند، اجازهْ گشت و گذار را ندارند و هيچگونه راهى براى انجام كار به اّنها باقى نمانده و نميتوانند به مدرسه بروند . در گزارش كميسيون حقوق بشر ملل متحد اّمده است كه زنان جوان توسط نظاميان طالبان اختطاف شده و مورد تجاوز جنسى قرار گرفته اند و بدون وارد اّوردن اتهام و (تثبيت جرم) به زندان هاى مخصوص زنان انتقال يافته اند. جنگجويان طالبان به منازل مردم داخل گرديده و دختران را مجبور به ازدواج با خود ساختند. هرگاه والدين دختران حاضر به پذيرش اين كار نمى گرديدند، كافى پنداشته ميشد تا "اّزادى" دختران خويش را با پرداخت پول (گزاف) به (طالبان) فراهم اّورند. "اطلاعات ميرساند كه در حال حاضر درگيرى هاى مسلحانه در افغانستان تماماً در ضديت با اهالى ملكى سمت داده ميشود." اين حرف هاى بود كه حسين در گزارش خود نوشته است.

بنابر يك گزارش بانك جهانى، اقتصاد مملكت صرف بر مبناى محصولات زراعتى استوار بوده، نظر به حالت جنگى منبع دراّمد مالى از مدارك تجارت مواد مخدره و كمك هاى بين المللى ميباشد. در توليد غير قانونى ترياك نظر به منابع ملل متحد، افغانستان در سطح جهانى در مقام بالائى قرار دارد.

 

 

 

 

 


 

 

روزنامهْ Die Rheinpfalz

شمارهْ 73 مورخ 27/3/2000

نويسنده: Hannes Barth

 

 

ايران خود را با سلاح

"Cruise Missiles" مجهز ميدارد

پكن و تهران راكت جديد را بر مبناى سلاح پرواز سريع امريكائى "Tomahawk" ميسازند

 

تجهيز نيروهاى مسلح ايران در دوران رئيس جمهور خاتمى نيز بدون كاهش ادامه دارد. طوريكه Rheinpfalz از حلقه هاى استخبارات مخفى غربى معلومات بدست اّورده، چين در حال حاضر يك راكت داراى تخنيك عالى "Cruise Missiles" را انكشاف داده است. راكت سازان (متخصصين) چينائى درين زمينه، بخش هاى از راكت پرواز سريع امريكائى "Tomahawk" را مورد استفادهْ خويش قرار داده اند كه ايران در سال 1996 در اختيار اّنها گذاشت. در مقابل اين واگذارى چينائى ها در پروگرام راكت سازى به ايرانى ها كمك مينمايند و هم ميخواهند راكت جديد چينائى "Cruise Missiles" را به اّنها تحويل دهند به اّن زودى ها كه كار تهيهْ سلاح به اتمام برسد.

پروژهْ راكت انكشاف داده شدهْ قبلى بنام "X - 600" از جانب موْسسهْ چينائى "Cruise Missiles Institute" رهبرى ميشود. درين جا واضحاً منظور اكادمى سابقهْ "Hai Ying EMT Akademie" ميباشد.

توضيحات (معلومات) نظامى ميرساند كه اين راكت به مسافت دوهزار كيلومتر ساحهْ پرتاب دارد و ميتواند بوزن 450 كيلو گرام كلاهك انفجارى و همچنان سرگلولهْ اتمى را انتقال دهد.

با بدست اّوردن تمام بخش هاى راكت Tomahawk Cruise Missiles از نوع "RGM/UGM-109" راكت سازان (متخصصين) چينائى توانستند سلسله ئى از پرابلم ها را در انكشاف دادن سيستم راكت هاى جديد حل كنند. راكت Tomahawk را ايالات متحدهْ امريكا در سال 1995 در جنگ بوسنيا بكار برد.

طوريكه به روشنى معلوم ميگردد حد اقل يك فروند ازين راكت هاى امريكائى بدست اجنت هاى سرويس مخفى ايرانى افتيده باشد كه اّنها در اّن هنگام در بوسنيا اقامت داشتند. "ايرانى ها پيش از هر چيز ديگر سيستم كشتى (پرتاب راكت ها از كشتى هاى جنگى) و سيستم رهبرى همچنان سيستم الكترونيكى و سيستم محركهْ راكت هاى Tomahawk را به چينائى ها تسليم داده اند" اين حرف در لابلاى معلوماتى ميباشد كه در نزد Rheinpfalz موجود است.

انجنيران تسليحاتى ايرانى تا كنون موفق به اين كار نشده اند كه از تكنالوجى راكت Tomahawk امريكائى در ساختن يك راكت سيستم انتقال دهنده استفاده بعمل اّورند كه بتوان بوسيلهْ اّن سلاح هاى كشتار جمعى را نيز انتقال داد. بدين لحاظ تهران در سال 1996 باپكن قرارداد همكارى مشترك نظامى را در ساحهْ انكشاف راكت ها عقد نمود.

بر اساس اّگاهى منابع استخباراتى غربى، چين ازاّنوقت تا كنون به تعداد 70 فروند راكت كشتى Cruise Missiles از نوع (C-801) و   (C-802) را به ايرانى ها تحويل داده است. در قرارداد عقده شده فى مابين چينائى ها و ايرانى ها تسليمدهى مجموعاً 150 فروند ازين راكت ها مدنظر ميباشد.

بنابر فشار امريكا، چين اين معامله (تجارت) را متوقف ساخت. از اّنجائيكه چينائى ها برداشت هاى تخنيكى از اجزاى راكت Tomahawk را در اختيار ايرانى ها ميگذارند، بناً به همين وسيله اّنها (چينائى ها) به ادامه به صنايع راكت سازى ايرانى مساعدت ميكند، همچنان كار پروژهْ (X-600) را دنبال ميدارند كه بايست درين پروژه راكت جديد "Cruise Missile" انكشاف داده شود.


 


 

روزنامهْ Tageszeitung

مورخ 9/5/2000

نويسنده: Jan Heller (از كابل و پشاور)

 

 

سياست پولى در افغانستان

 

بمنظور سد بستن در برابر تورم پولى، طالبان بندل هاى بانك نوت را اّتش زدند. اّنها علت سقوط دراماتيك ارزش افغانى را در برداشت نامساعد محصولات زراعتى و صعود قيم اموال مصرفى كه منجر به ادامهْ مشكلات زندگى شده است، ميدانند

 

حيف كه حالا در افغانستان زمستان نيست، ورنه طالبان حاكم بر نود فيصد خاك كشور،مادهْ سوخت جديدى را كشف كرده اند. اّنها پول را بندل بندل به اّتش ميكشند، بانك نوت هاى سبز رنگ و اّبى رنگ افغانى را، به اين خيال كه با بدوران انداختن مقدار بيشتر پول (در مملكت) حكمران گردند.

اساساً پول افغانى ديگر ورق بهادار نيست تا به اتكاى اّن نشر (پول تازه) صورت گيرد: در اّغاز ماه مى پول افغانى پاينترين سطح ارزش را در تاريخ موجوديت خود پيمود، در برابر تبادله مبلغ 75 هزار افغانى، انسان يك دالر بدست مى اّورد. اين مطلب ازلحاظ نظرى بود، زيرا در كابل طالبان درين زمينه تلاش ميكنند كه دوكان ها در بازار پول (سراى شهزاده عبدالعزيز) در كنار درياى خشكيدهْ كابل مسدود باقى بمانند تا از سقوط بيشتر ارزش افغانى جلوگيرى نمايند. همچنان در چوك يادگار، بزرگترين ماركيت معاملات پولى               (Transaktion) در پشاور در پاكستان همسايهْ افغانستان چندين روز بطور دوامدار داد و ستد با پول افغانى امكان نداشت. در طى چهار روز در هفتهْ اخير ماه اپريل پول افغانى، 20 فيصد ارزش خود را از دست داد، در سه هفته از وسط ماه اپريل الى اوايل ماه مى تقريباً حدود 3/1 حصه بهاى افغانى پائين اّمد. چهار سال پيش (ارزش پول افغانى) 9 مرتبه قوى تر نسبت به اين تناسب بود. در سال 1989 هنگام خروج شوروى ها از افغانستان، پول افغانى ارزش بيشتر داشت و حسب دلخواه با مبلغ 150 افغانى يك دالر خريدارى ميگرديد.

بمنظور تامين حد اقل ثبات پول افغانى، طالبان سلسله ئى از اقدامات را روى دست گرفتند. متكى به صدور فرمان هاى ملا عمر رهبر شان در هفتهْ گذشته به كاركنان اين عرصه موانع ايجاد شد تا (در معاملات) از اسعار خارجى كار نگيرند. از اّنجائيكه كلانترين بانك نوت ده هزار افغانيگى ميباشد بناً افغان ها مجبور اند به اين مساله عادت نمايند تا در معاملات پولى بزرگ، بندل بندل پول را با خود به هر طرف انتقال دهند.

تا كنون هركه يكباب خانه را به كرايه گرفته بود، پول اّنرا با روپيه (پاكستانى) و دالر ميپرداخت هر كسى كه اّرزوى خريد يك عراده موتر و يا يك واسطهْ (موتر) بزرگتر را جهت پيشبرد كار دكاندارى بشكل سيار، ميداشت، پول اّنرا با اسعار ذكر شده تاديه ميكرد. حالا انسان مجبور است پيش از هر چيز فرمان را رعايت بدارد: كابلى ها بسيار محتاط شده اند. "وقتيكه طالبان درازى ريش ما را كنترول كرده ميتواند"، "پس اّنها كار تطبيق فرمان را نيز انجام ميدهند." سخنان فوق را يك نفر تاجر افغان اظهار نمود.

علت هاى سقوط قابل ملاحظهْ بهاى افغانى خيلى زياد اند: اصلاً اقتصاد (پروسه هاى اقتصادى) بكلى وجود ندارد از پى اّمد اّن پول در تبادله با كالاها (امتعه) داراى ارزش مساوى نمى باشد. مزيد بر اّن ناشى از خشكسالى (در سال جارى) توليد دلخواه ترياك خام در ولايات جنوبى افغانستان به خطر مواجه بوده مقدار معينه بدست نخواهد اّمد در سال گذشته مقدار 4600 تن توليد صورت گرفته بود، يعنى چيزيكه بالاى ذخاير پول (از ناحيهْ پسمانى توليد مواد مخدر) فشار وارد مياّورد. بنابر اظهارات ناظران حاضر در منطقه تجارت با مواد مخدر وسيعاً توسط طالبان كنترول ميشود و اّنها درين ميان روابط خوبتر را با مافياى مواد مخدر چچينى برقرار ساخته اند. اّنها (چچينى ها) بخش اعظم تجارت مواد مخدر را در اروپاى شرقى و همچنان بشكل روبه تزائيد در اروپاى غربى در كنترول خود دارند.

علاوه بر اّن طالبان بى موجب يگانه مخالف مهم باقيماندهْ خويش، يعنى احمدشاه مسعود را متهم نمى سازند كه بكمك روسيه، جائيكه پول افغانستان از دها سال بدين سو در اّنجا بچاپ ميرسد، ملياردها افغانى پول جديد را به دوران مياندازد. اّنها (طالبان) بايست به همين سبب از قبل با كشور سويدن ارتباط گرفته باشند تا پول جديد در اّنجا بچاپ برسانند. وليك اين امر صورت نمى پذيرد، زيرا چاپ پول هزينهْ هنگفت مى طلبد و طالبان فعلاً در زير فشار مشكلات سربازگيرى بخاطر دست زدن به حملات شروع سال، رنج ميكشند. بناً اّنها هر دالر را در راه بمصرف رسانيدن در جبههْ ضرورت دارند.

سازمان هاى يارى رسانى در محل، حد اوسط در اّمد را در كابل مبلغ 85000 افغانى گزارش دادند. يك كارمند دولت با دريافت مبلغ 300000 افغانى در ماه، بيشتر در اّمد دارد. اما اين هم با درنظرداشت سطح تبادلهْ فعلى، پنج دالر نمى باشد. براى افغان ها اين يك مصيبت است، بخصوص قيمت مواد اوليه در اعداد مطلق بلند ميرود. گوشت و تركارى باب كه اصلاً بمقدار كافى توليد ميشود، بكلى در پلان تهيهْ غذا شامل نيستند. در هر صورت اين مساله هم به خشكسالى فزاينده در ولايات جنوبى افغانستان در ارتباط است، بنابر گفتهْ دفاتر طالبان، خشكسالى لحظهْ (جارى در افغانستان) بدترين خشكسالى پس از سال 1971 بوده است. در اّنزمان (خشكسالى) چنان يك عدم نارضايتى را (در ميان مردم) فراهم اّورد كه سرانجام در سال 1973 منجر به سقوط پادشاه شد. نظر به تخمين ملل متحد امروز حدود دونيم الى سه مليون نفر در معرض خطر اّسيب پذيرى از ناحيهْ خشكسالى قرار گرفته اند، مخصوصاً كوچى ها ضرر مى بينند. تعدادى از (مالداران) الى نود فيصد مواشى خود را از دست داده اند. ليكن در شهر ها نيز اّب ناكافى شده ميرود و خطر شيوع بيمارى هاى مزمن متصور است.

وضعيت "جديست"، اّقاى James Barker نمايندهْ محلى سازمان غذائى ملل متحد (FAO) چنين فكر ميكند، "اما تا حال بحرانى نشد است."

اين (حالت بحرانى) ميتواند پيش اّيد، زيرا سازمان هاى مربوط به ملل متحد به نسبت عدم باران هاى موسمى در شروع سال انتظار برداشت حاصلات گندم را در سطح نهايت نازل، ميبرند، بعد از اينكه در زمستان بسيار كم برف باريد اّب شدن برف ها به نوبهْ خود منبع اصلى اّب را در امر اّبيارى زراعت تشكيل ميدهد. "كابل ميتواند بدون طلا زندگى كند" اين يك ضرب المثل افغانى است، "ولى بدون برف زندگى كرده نميتواند."


 

 

 

 


August 14th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی